به موجب ماده 1119 قانون مدنی طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی را که مخالف با مقتضای ذات عقد نباشد در ضمن عقد ازدواج قید بکند مثل اینکه شرط شود هر گاه شوهر زن دیگری بگیرد و یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق کند یا علیه حیات زن سوءرفتار داشته باشد به طوری که زندگانی آنها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که بتواند پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد .
یکی دیگر ازشروطی که میتوان در هنگام عقد نکاح قرار داد حق تعیین مسکن است اگرچه در ماده ای از قانون مدنی قانونگذار مقرر کرده که هر انسانی متمع از حقوق مدنی است و سلب این حق خلاف موازین قانونی است لاکن حق تعیین مسکن به موجب ماده 1114 قانون مدنی از اختیارات مرد قرار گرفته است مگر شرط خلاف شده باشد و یا به موجب اجازه قانون و تحت شرایطی زن در منزل علی حده سکونت داشته باشد لذا حق تعیین مسکن جزء قواعدی استکه خلاف آن توسط طرفین در ضمن عقد قابل شرط است .
حق طلاق که امروزه در عرف جامعه ما به غلط به جای استفاده از وکالت در طلاق دهن به دهن چرخیده است یکی دیگه از شروط ضمن عقد است که در سند ازدواج نیز درج گردیده لاکن با این تفاوت که زن برای اعمال آن باید یک دلیل قانع کننده قانونی برای اجرای صیغه طلاق داشته باشد اما اگر وکالت در طلاق به موجب سند رسمی در دفاتر اسناد رسمی تنظیم گردد زن می تواند با انتخاب وکیل دادگستری و در خواست خود از محکمه خود را مطلقه کند .
در یک توضیح تکمیلی طلاق چون از اختیارات مرد می باشد و یک قاعده امری است به هیچ وجه قابل انتقال به زن نبوده و حتی اگر به زبان عرفی به زن حق طلاق داده شود مرد می تواند خود نیز این حق را اعمال و زن خود را مطلقه کند .